گلرنگ شد در و دشت ، از اشکباری ما چون غیر خون نبارد ، ابر بهاری ما با صد هزار دیده ، چشم چمن ندیده در گلستان گیتی ، مرغی به خواری ما بی خانمان و مسکین ، بد بخت و زار و غمگین خوب اعتبار دارد ، بی اعتباری ما این پرده ها اگر […]
گلرنگ شد در و دشت ، از اشکباری ما چون غیر خون نبارد ، ابر بهاری ما با صد هزار دیده ، چشم چمن ندیده در گلستان گیتی ، مرغی به خواری ما بی خانمان و مسکین ، بد بخت و زار و غمگین خوب اعتبار دارد ، بی اعتباری ما این پرده ها اگر […]