میدهد نیکو نشان کاخی مکان فتنه را

میدهد نیکو نشان کاخی مکان فتنه را
محو می باید نمود این آشیان فتنه را

صورت ولکان به خود بگرفته قصری باشکوه
خون کند خاموش این آتشفشان فتنه را

از قوام و بستگانش دیپلم باید گرفت
در خیانت داد هرکس امتحان فتنه را

گو به فامیل خیانت چشم خود را باز کن
هر که می خواهد شناسد دودمان فتنه را

بهر محو فارس تازی تا به کی تازی فَرس
باز کش ای فارس سرکش عنان فتنه را

سینه ی احرار شد آماج تیر ارتجاع
تا نمودی زینت بازو کمان فتنه را

آه اگر با این هیاهو باز نشناسیم ما
یکه تاز مفسدت جو ، قهرمان فتنه را